به دکتر همکارمون که پزشک مستقر در پژی هست گفتم: دکتر امروز رو به خاطر بسپار!
و می نویسم تا خودم هم به خاطر بسپارم.
روزی که بحثمون در خصوص طب الهی و پزشکی استعماری بالا گرفت
و من بنا به چشمک نشانه ها.
که این روزها در تاریکی های دنیا سوسو می زنند
گفتم:
دکتر. به زودی خواهیم دید که پشت پرده چیست
و حق با کیست.
پ ن 1: دکتر میگفت: خدا اسرار آفرینش و از جمله درمان بیماری ها رو به صورت پازلهایی برای بندگانش تعریف کرده و عشق می کنه که بنده ها دونه دونه این پازل ها رو کشف کنند.
من معتقدم که این حرف درسته. اما خدا همیشه میانبُرهایی هم تعریف می کنه و راه حلهای به ظاهر ساده، برای اکثریت بنده های عامی و اُمّیش. در کلام معصومین و فرستاده های راستینش. تا بنده هاش معطل اون یه عده آدم باهوشی که دنبال کشف اسرار هستند، نمونند.
درمان بیماری ها مشخص و معلومه، اگه دستورالعمل زندگی رو بر مبنای وحی الهی قرار بدی، معصومین ما، برترین طبیبان عالم هستند
و من نسبت به دانشِ روزِ پزشکی که تحت سیطره گروهکِ صهیونیسته بی اعتمادم
صهیونیستی که در اون، جان، مال و ارزشهای هیچ انسانی ارزشمند نیست چطور میتونه منبع سلامت و بهداشت جان و تن دیگر انسان ها باشه؟
و مدعی درمان اونها درحالیکه رد پاش در تولید بیماریهای جورواجور همیشه مشخص و مسجل بوده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
و وزارت بهداشتی که طب انبیاء و معصومین رو محدود و حتی ممنوع میکنه!
در حالیکه به انواع تولیدات تراریخته، بیماری زا و ناسالم، مجوز تولید و علامت تأییدیه میده
چطور می تونه قابل اعتماد و استنادِ منِ معتقد به اسلامِ عزیز که داعیه کاملترین برنامه جامع زندگی برای انسانهاست، باشه؟
پ ن 2: اگه یکی تونست ثابت کنه چرا کشوری مثل آلمان که بالاترین تولید داروی شیمیایی رو داره، چرا خودش و مردم بیشترین استفاده کننده از گیاهان دارویی و کمترین استفاده کننده از داروهای شیمیایی هستند، در حالیکه منش آلمانیها بیشتر فاشیستی و نژادپرستانه و منفعت مالی طلبانه بوده (آلمانیها گرون باز ترین تولیدکننده در دنیای صنعت هستند)، اون وقته که من دست از شک و تردید مطلقم نسبت به پزشکی نوین برخواهم داشت و میشینم پای میز مذاکره و مباحثه.
پ ن 3: هفته
دیگه، سه شنبه، یه روز عالی برای حجامته (سوم اردیبهشت 98)
به کوری چشم پزشکی صهیونیست و وزارت کشتار! بِه نَداشت، بریم یه حجامتی بزنیم بر بدن تا ان شاءالله سالم بمونیم تا دولت کریمه آقاجانمونو ببینیم
پ ن 4: خداجون. لطفاً زودتر اون خورشید پشت پرده ابر رو بی نقاب بتابون. تا من، بیشتر از این مجبور به بحث با دوستان نشم. خداییش ضایمون نکنی عزیزترین
درباره این سایت